مدرک یا سواد

امروز قرار بود ساعت 7 تمام دانشجویان مهندس..... درس انسان ، طبیعت در پارکینگ دانشگاه جمع بشن، اکثر بچه ها تا 7.20 اومده بودن ولی استاد عزیزمون ساعت 8 تشریف آوردن!!!!! برا ی آغاز یک سفرکوتاه نصفه روزسوار اتوبوس ها شدیم، اولش خیلی ناراحت بودم و بودیم که قرار زود برگردیم ولی بعد از بازدید از اولین مکان واقعا از رفتنم پشیمون شدم که البته تا جایی که من در جریان بودم چند نفر دیگه هم با من هم عقیده بودن چون تنها حسی که در این اردو نداشتم این بود که به عنوان یک دانشجوی معماری دارم از این بناهای تاریخی که هر کدوم هزار ها حرف داره دیدن می کنم چون عین بچه های دبستانی به هر جایی می رسیدیم پیادمون می کردن شوخی و خنده و مسخره بازی و چند تا عکس یادگاری که در بیشتر این عکس ها اصلا خبری از اون بنا نبود و باز سوار می شدیم تا تفریحگاه بعدی!! و فقط افسوسی بود از اینکه به ندانسته هام داره اضافه می شه خلاصه که هیچ کسی پیدا نشد دو کلمه حرف حساب از این همه هنر برای ما بگه جز در برج رادکان که آقای مهندس منوچهر آرین که محقق این بنا بودن و کتابی در این زمینه نیز نوشتن اونجا بودن و برای ما صحبت کردن ولی در هارونیه، اخنگان، فردوسی هیچی :) و این سوال برای هزارمین بار پیش اومد که این دانشگاه آزاد مشهد که این همه ویژگیهای شاخص داره یا همه جا مثل همه؟؟؟؟ البته با اخباری که از چندتا دانشگاههای معماری دارم حس می کنم این خصوصیات از شانس ما اینجا بارز تره

انشا الله خدا یه صبری به ما بده یه وجدان هم به این استادا _ البته نه همشون