چرا؟؟؟؟

دانشگاه ما هم بر اساس قانون حاکم بر طبیعت خوب و بد در کنار هم داره...یک استاد بی مسولیت و کم تجربه یک استاد دلسوز و شایدم با تجربه، یکی ادعای علم داره و یکی از زیادی علمش نمی تونه حرفاش و سر جمع کنه یکی تمام تلاشش می کنه که نکنه به دانشجویی بی احترامی بشه یکی انگار تمام تلاشش می کنه که شخصیت یک دانشجو را از بین ببره!!!!! و از همه قشنگتر اینکه یک استاد به همه می فهمونه و یاد میده با حداقل ها کار کنن و مواظبه که یک وقت اصراف نشه و در مقابل یکی به خاطر ارزان بودن و نا مرغوب بودن مقوای دانشجو شروع به تمسخر می کنه به قول بعضی ها قشنگی دنیا در همین تفاوتهاست شاید اگر این زشتی ها نبود این قشنگیها به چشم نمی آمد..شاید اگه همه استادا مثل جناب مهندس اعرابی ، خانم مهندس خدیوی وجناب مهندس خبازو..... بودن ما قدراین عزیزان را مثل الان نمی دونستیم امروز مقدمات طراحی 2 داشتیم با مهندس خباز و مهندس روپوش که البته امروز فقط مهندس خباز بودن، خیلی کلاس شاد و مفیدی بود یکی از نکات جالب و قابل ارزش این کلاس به نظر من تلاشی است که اساتید برای حفظ نشاط کلاس می کنن و به همین دلیل گذشت زمان اصلاً معنا نداره!! برای مثال سلامی که خانم مهندس روپوش در بدو ورود به کلاس می کنن پر از انرژی است و این انرژی به تک تک دانشجویان منتقل میشه و شاید جزء معدود کلاسایی باشه که ورود استاد به کلاس نه تنها حس میشه بلکه باعث خوشحالیه بچه ها میشه من واقعاً خوشحالم که بر خلاف ترسی که همیشه از مقدمات دو داشتم الان به نظرم یکی اززیباترین کلاس هاست و امیدوارم این زیبایی ها تداوم داشته باشه امروز روی ارتباطات فضاها و دیاگرام کار کردیم و تحلیلی از شاسی هایی که با موضوع اتاق رویایی توسط بچه ها انجام شده بود؛ مطالب جدید و مفیدی بیان شد البته حس میکنم ارزش بیشتری در آینده خواهند داشت خلاصه که ناراحت نباشین همه جا همینه

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید