سرزمین فارس مهد تمدن و فرهنگ ایران ، هم در قبل و بعد از اسلام ، بوده است و همواره اهمیت و اعتبار فراوان داشته است . این خطه نخستین مرکز بسط و گسترش تمدن و فرهنگ پارسی به نقاط مختلف جهان بوده است ، چنان که طرح منشور حقوق بشر برای نخستین بار توسط پارسیان ( کورش هخامنشی ) نوشته شد . در طلاع فجر اسلام نیز سلمان فارسی ( که گویند از حوالی کازرون برخاسته بود ) از نخستین یاوران حضرت محمد ( ص) و به آن حضرت ایمان آورد . بعد از اسلام بزرگانی چون شیخ روزبهان ، ابن مقفع ، باباکوهی ، ملاصدرا ، سیبویه و عبدالله خفیف در این دیار پرورده شدند و کلام گهربار و مسرور کننده حافظ و سعدی از آسمان همین سرزمین به سراسر عالم طنین انداز شد . زبان فارسی که مردم ایران به آن تکلم می کنند و در ادبیات جهان نیز جایگاه مهمی دارد از همین سرزمین برخاسته و گسترش یافته است . آثار و ابنیه های کهنی مانند نخت جمشید ، پاسارگاد ، نقش رستم ، شهر استخر ، تخت ابونصر ، بیشاپور ، غار شاپور ، کاخ و آتشکده اردشیر ، قلعه ضحاک ، مجموعه زندیه و صدها اثر و اماکن بازمانده از دوره های مختلف تاریخی جلوه خاصی به این استان داده و جهان گردان را از نقاط مختلف دنیا به سوی خود می کشد . علاوه بر این از نظر مذهبی و زیارتی نیز استان فارس جاذبه های خاص خود را دارد . اماکن متبرکه ای مانند مرقد حضرت احمد بن موسی (ع) و حضرت سید علاءالدین حسین (ع) و سید میر محمد (ع) و نیز مساجد تاریخی چون مسجد جامع عتیق ( که توسط عمرولیث صفاری ساخته شده ) و مسجد نو که اتابکان فارسی ساخته اند و مسجد وکیل که توسط کریم خان زند ساخته شد ، زائران بسیاری را از سایر استان ها و حتی برخی کشورهای مسلمان به خود جذب می نماید . با توجه به مطالب ذکر شده ، استان فارس از توان قابل توجهی جهت گردشگری برخوردار است و چنانچه مسئولان امر به برنامه ریزی صحیح و توجه خاص به معیارهای اسلامی و اتخاذ تدابیر مختلف ، گردش گری فارس را مورد توجه قرار دهند کمک بزرگی به اقتصاد کشور خواهد بود .
جاذبه های فرهنگی و تاریخی
پاسارگاد :
کورش بنیان گذار سلسه ی هخامنشی در سال 546 ( ق . م ) پایتخت جدید خود را در 130 کیلومتری شمال شیراز کنونی به نام پاسارگاد بنا نهاد . از پاسارگاد جز مقبره کورش ، که اکنون در سه کیلومتر غرب جاده شیراز – اصفهان واقع شده است ، اثری باقی نیست . از حفاری های به عمل آمده چنین بر می آید که در بنای پاسارگاد ترکیبی از معماری های آناتولی و بین النهرین و ایران به طور ماهرانه به یکدیگر تلفیق شده است . محلی را که آمگاه کورش درآن واقع شده است مشهد مرغاب می نامند .
نقش رستم :
نقش رستم در شش کیلومتری شمال غرب تخت جمشید واقع شده است و در آن نقش های مختلفی ، از دوران پیش از هخامنشی تا دوران اسلامی ، در دامنه کوه مشاهده می شود .
شهر استخر :
خرابه های شهر استخر در هفت کیلومتری شمال تخت جمشید واقع شده است . آتشکده آناهید در این شهر بوده است .
کاخ و آتشکده اردشیر :
نخستین بنای طاق دار سبک ایرانی است که از دوران ساسانی به جا مانده و در فیروز آباد قرار دارد .
بیشاپور و غار شاپور :
این شهر که بقایای آن امروزه در نزدیکی کازرون ، کنار رودخانه شاپور ، قرار دارد . دارای نقش هایی از شاپور ساسانی است که تسلط وی را بر والریانوس ، امپراتور روم ، نشان می دهد .
تخت ابونصر :
در شش کیلومتری شیراز واقع شده و دارای آثاری از دوره اشکانیان و ساسانیان می باشد . اکنون ویرانه های آن باقی است .
قلعه ضحاک در فسا
این قلعه در مجاورت ویرانه های ماقبل از تاریخ ساخته شده است و مربوط به عهد ساسانی است . در کتیبه های هخامنشی ، نام فسا پسله یا پیشی بوده که نشان دهنده تاریخ باستانی این شهر است .
مجموعه زند :
این مجموعه عبارت است از ارگ کریم خان زند ، بازار وکیل ، حمام وکیل ، آب انبار وکیل ، مسجد وکیل ، باغ نظر یا موزه پارس که به عمارت کلاه فرنگی معروف است .
ارگ کریم خان :
بنای افراشته ارگ کریم خان نظر هر تازه واردی را به خود جلب می کند . چهار برج و باروی نسبتا بلند ، با دیوارهای ستبر ختنه ی کریم خان زند را در بر گرفته اند . بخش داخلی ارگ با اتاق ها و ایوانهای نقاشی شده ، نیز آبنما ها و باغچه ها از زیبایی و ظرافت ویژه ای برخوردار است.
بازار وکیل :
این بازار که در ایران کم نظیر می باشد توسط کریم خان زند در امتداد و مجاور مسجد ، حمام و آب انبار وکیل ساخته شده است . بازار وکِل در گذشته همواره قلب اقتصاد شهر بوده و امروزه نیز یکی از مراکز بزرگ اقتصادی شیراز می باشد .
مسجد وکیل :
مسجد وکیل از مساجد دو ایوان است که ایوان شمالی آن به طاق مروارید معروف است . در طرفین ایوان چندین رواق با سقف های عرقچین به رواق های ممتد ، اضلاع غربی و شرقی متصل می شوند .
مسجد جامع عتیق :
بنای اولیه و قدیم مسجد جامع عتیق توسط عمرولیث صفاری در 281 ( هـ . ق ) گذاشته شد . زلزله های مکرر و مخرب شیراز بنای اولیه را تقریبا از میان برد ، تجدید بنای این مسجد در زمان صفویه انجام گرفت .
مسجد شهدا :
این مسجد به وسیله اتابکان ساخته شده است ، و یکی از مساجد قدیمی ایران محسوب می گردد . مسجد شهدا ، مانند مسجد عتیق ، تاکنون دو بار بر اثر زلزله ویران شده است .
مسجد نصیر الملک :
از ساختارهای دوران قاجاریه ( 1305 هـ . ق ) است . سر در ورودی ، راهروها ، طاق ها ، کتیبه ها ، مقرنس ها ، دیوارها ، ، جرزها و خلاصه گوشه به گوشه ی بنا از کاشی کاری های متنوع و نفژسی پوشیده شده است که دلالت بر سلیقه و استعداد هنرمندان کاشی کار گذشته ایران دارد . ستون های سنگی شبستانهای مسجد از جلوه و شکوه ویژه ای برخوردار است .
آستان مقدس احمدی (ع) ( شاهچراغ ) :
این آستان مرقد مطهر حضرت سید میر احمد برادر حضرت امام رضا (ع) است . آن حضرت در زمان خلافت مامون عباسی به هنگام عزیمت به طوس درگذر از شیراز به دست عوامل حکومت به دست عوامل حکومت به درجه شهادت رسید . قبر حضرت بعدها در زمان امیر عضدالدوله ی دیلمی ، کشف و بقعه ای بر آن بنا شد و در قرون گذشته نیز مرتبا مرمت گردیده است .
و زيارتگاه ادب دوستان و اهل دل آرامگاه دو شاعر گرانمایه ی ایران و جهان مصلح الدین سعدی و خواجه شمس الدین محمد حافظ . .
از دیگر اماکن مورد علاقه گردش گران ایرانی و خارجی باغ های زیبای شیراز می باشد ، که معروف ترین این باغها عبارتند از :
باغ ارم :
باغ ارم که یکی ازباغ های بی نظیر ایران است به علت سرونازهای زیبایش شهرت یافته و امروزه به نام باغ ارم یا باغ گیاه شناسی معروف است.
باغ دلگشا :
این باغ در شرق شیراز و تقریبا نزدیک به آرامگاه سعدی بنا شده و به سبب نارنجستان زیبا و بزرگ و آب نماهای دیدنی اش شهرت یافته است .
باغ عفیف آباد :
این باغ بزرگ و زیبا در انتهای خیابان عفیف آباد بنا شده است . از سبک معماری آن بر می آید که مربوط به دوره قاجاریه باشد ، و باغ عفیف آباد در حال حاضر موزه اسلحه شناسی ایران است . از دیگر باغهای دیدنی شیراز می توان باغ گلشن در غرب ، باغ خلیلی در شمال غربی و باغ تخت را در شمال شهر نام برد .
یکی دیگر از بناهای شیراز که توجه هر تازه واردی را که از جاده اصفهان – شیراز به شهر در آید ، به خود جلب می کند دروازه قرآن است . این دروازه که در شهرهای ایران کم نظیر است بنایی است ساده و در عین حال زیبا که در آن قرآنی نگهداری می شود و به همین علت دروازه قرآن نامیده شده است . اندیشه احداث این دروازه گویا مبتنی بر این سنت اسلامی است که به موجب آن مستحب است فرد مسلمان هنگام عزیمت به سفر یا بازگشت از سفر ، از زیر قرآن عبور کند .
یکی از ویژگی های مهم استان فارس وجود مکان های مذهبی در آن است که علاوه بر مسجد و حسینیه ها تعداد 835 بقعه را نیز شامل می شود ، که حدود 135 مورد آن دارای امکانات جهت جذب و پذیرایی زائران می باشد .
مدرسه خان :
این مدرسه از بناهای قدیمی شیراز است و جزئی از حوزه ی علمیه شیراز می باشد که طلاب علوم دینی در آن درس می خوانند . در یکی از حجره های این مدرسه ملاصدرای شیرازی درس می خوانده و اکنون به حجره ملاصدرا معروف است . مدرسه خان دارای کاشی کاری های زیبایی می باشد که مورد توجه بازدید کنندگاه قرار می گیرد .
نقش رجب :
نقش برجسته بازمانده از دوره ی ساسانی درون شکاف صخره ای در نقش رجب نزدیک تخت جمشید به چشم می خورد . که یکی از آن شاپور اول شاه ساسانی را که سوار بر اسب جنگی خویش نشسته است ، نشان می دهد
سفر شبراز
عشقباري به همين آساني ست
چند روز با يكي از دوستا براي برداشت از يك بناي قديمي رفتم شيراز البته برداشت بهانه بود بيشتر دلم براي شيراز تنگ شده بود ...دلم مي خواست از اين فرصتي كه پيش اومده كمال استفاده بكنم تا يك چيزايي ياد بگيرم!!! اولين روز با بچه هاي دانشگاه شيراز همراه استاد برداشت و معماري اسلاميشون مهندس شريفي سري به بافت قديم زديم تا ظهر تو بافت بوديم خداييش كلي لذت بردم هم از بچه ها هم از استاد .توي اين چند ساعت براي اولين بار نظرم عوض شد و فهميدم كه خيلي مهمه كجا و با كي درس بخوني اين گروه دوبار تمام كوچه پس كوچه هاي قديمي شيراز قدم زده بودن يكبار با توضيحات دكتر معماريان و يكبار توضيحات مهندس شريفي و از نزديك درسو درك كرده بودن. روي تمام اطلاعاتي كه خونده بودن تسلط داشتن و از آموخته هاشون لذت مي بردن!!!!!!! خلاصه كه كلي حالمون گرفته شد چون تا الان براي درسايي مثل برداشت يا انسان طبيعت و ... كه فرصتهايي هستن براي گفتن نا گفته ها ، با همچين جوي روبه رو نشده بوديم خيلي زجر داره وقتي ميبيني بچه ها يك جزوه 400 صفحه اي نه چندان جالبه معماري اسلامي بايد بخونن بدون اينكه ازش لذت ببرن و اونو درك كنن!
از خوبي اين بچه ها و يك دست بودنشون هم هرچي بگم كمه يك چيز جالبه ديگه صبر و حوصله اين استاد بود هر سوالي با روي خوش جواب مي داد حتي اگر 100 بار گفته بود اين يكي كه تو دانشگاه مشهد اصلاً پيدا نميشه . اينجا بود كه كلي ياد استاد انسان طبيعتمون كردم كه اسطوره اي از صبر و حوصله + سواد بود خلاصه كه توي يك اردوي چند ساعته با شيرازيا چند برابره 3تا سفر تو استان خراسان كه با دانشگاه رفته بودم چيز ياد گرفتم كه اينو ميشه جز افتخارات بزرگان دانشكده معماري مشهد ثبت كرد.
راستي بد نيست از دوستاي خوبه شيرازيم تشكر كنم به خاطر كمك هايي كه اين چند روز كردن
.
.
به اميد روزهايي بهتر براي همه ي بچه هاي معماري دانشكده ي خودمون سكوتي ميكنم سنگين تر از فرياد
سابقه تاريخي كاروانسرا
عكسها با كمي تاخير آماده مي شه
خاستگاه تاریخی کاروانسرا
به طور کلی ، تحول و گسترش کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف بستگی به وضعیت اجتماعی ، اقتصادی ، مذهبی و ... داشته و شکل یابی و توسعه آن با موارد یاد شده در ارتباط بوده است . عملکردهای گوناگونی که در گذشته کاروانسرا به عهده داشته ، باعث گردیده نام های متفاوتی برای اینگونه بناها در فرهنگ لغات جای گیرد ؛ از جمله کاربات ، رباط ، ساباط و خان .
در کتاب « راه و رباط » می خوانیم، ساباط : این واژه که تقریباً به همه زبان های خاوری و باختری و آرامی و ایرانی و فرهنگی و تازی رفته در زبان های ایرانی و منجمله فارسی ریشه کهن دارد جزء اول آن «سا» به معنی آسایش و جزء دومش پسوند نمودار ساختمان و بنا و آبادی و عمارت است . «ساباط» به کلیه بناهایی که به منظور آسودن به پا می شده چه در شهر و چه در بیرون شهر اطلاق می شده است . کاربات : به معنی خانه کاروان است و پیش از اسلام به جای کاروانسرا به کار می رفته است . کاربات مانند رباط دارای اطاق و حوض است . کاروانسرا : به رباط های بزرگ و جامع کاروانسرا می گویند ؛ چه در شهر و چه در بیرون شهر . خان : به معنی کاروانسرا است و این واژه در زبان تازی به طور مطلق به جای کاروانسرا به کار رفته شده است . در کشور ترکیه به کاروانسراها خان گفته می شود . این بناها ، در واقع دارای عملکرد و وظایفی مشابه کاروانسرا بوده ولی از نظر ویژگی های معماری ، تفاوت هایی داشته اند . بنابراین دلایل ایجاد و علل بنیاد و پیدایش اینگونه بناها را می توان نیاز مبرم کاروان و کاروانیان به حمایت در طول سفر دانست . از یادگارهای پر ارزش معماری ایران کاروانسراهاست که از روزگار کهن به دلایل گوناگون و ارتباطی چون جریان اقتصادی ، نظامی ، جغرافیایی و مذهبی بنیاد گردید و در ادوار مختلف به تدریج توسعه و گسترش یافته است .
معماري كاروانسراها
از بررسي كاروانسراهاي سراسر ايران چنين بر مي آيد كه اساس معماري كاروانسراهاي ايران ، مانند ساير بناها ، تابع شيوه ، سنت و سبك رايج زمان بوده است . با اين ترتيب مي توان پنداشت كه كاروانسراهاي پيش از اسلام نيز تابع شيوه معماري زمان بوده و معماري خاصي نداشته است .
ولي ذكر اين نكته ضروري است كه شيوه معماري ، محل و منطقه ، مصالح ساختماني و موقعيت جغرافيائي نقش موثري در ايجاد اينگونه بناها داشته است شيوه ساختمان و معماري كاروانسراها از روزگار كهن تا به امروز دگرگوني بسيار نيافته و معمولا سبك بناي آنها همان ايجاد باره بند ها و اطاقهايي است.كه پيرامون حياط محصور،ساختهميشدهاست.وليدرطرحو خصوصيات هر كدام ويژگي هائي بچشم مي خورد . چنانكه انواع ساباط ساده تا كاروانسراهاي بزرگ با طرحهاي جالب معماري است كه در گوشه و گاهي در ميان اضلاع ديواره هاي آن برجهاني قرار گرفته بطوريكه دروازه ميان دو برج يا شبه ستون جاي دارد و داراي سر دري است كه گاهي بر فراز آن ساختمان دو طبقه اي ساخته اند . در كاروانسراها اطاق هاي مسافران معمولا پيرامون حياط ساخته ميشده و پشت آنها اصطبل قرار داشته كه درب ورودي اصطبل ها در چهار گوشه داخلي بنا قرار داشته و گاهي در ايوان ورودي حياط باز مي شده است.
در دوره صفوي طرح معماري كاروانسراها متنوع گرديد و علاوه بر كاروانسراهاي چهار ايواني نوع كوهستاني ، مدور – هشت ضلعي و كويري بر طبق موقعيت جغرافيائي و مكاني احداث گرديد و. در دوره هاي زنديه، افشاريه و قاجاريه احداث كاروانسراها بشيوه گذشته ادامه پيدا كرد . از نظر طرح و نقشه كاروانسراها ي بشيوه گذشته ادامه پيدا كرد . از نظر طرح و نقشه كاروانسراهاي دوره ياد شده عموما از نوع چهار ايواني بوده و از لحاظ مصالح ساختماني نيز بر خلاف دوره متقدم كه از كه آجر و سنگ بوده اغلب از خشت استفاده شده است . همچنين بسياري از كاروانسراهاي دوره صفوي در عهد قاجاريه در طول 25 قرن كاروانسراها در ايران در مكان هاي دور افتاده مأوي و مسكن موقتي براي كاروانيان بوده ولي امروزه مهمانخانه و هتل جاي كاروانسراها را گرفته است .
آثاري كه از كاروانسراهاي كهن بد ست آمده نشان مي دهد كه اطاق هائي براي نگهبانان ، كاروانسرا دار يا مامورين ساخته مي شده است . ولي كاروانسراهاي تجارتي داخل شهرها عموما دوطبقه بودند . در دو طرف دروازه ورودي داخل كاروانسرا نيز معمولا اطاق هائي براي پاسداران و كاروانسرا دارساخته مي شده است.
معمولا هر كاروانسرا داراي چاه آب و آب انباري است كه گاهي در وسط كاروانسرا در زماني خارج از محوطه جهت تامين آب مورد نياز مسافران ساخته شده است.آب انبارها از نظر معماري به اشكال مختلف ساخته ميشدند بعضي داراي شكل مستطيل باسقف ساده و بعضي مواقع در خارج كاروانسرا ساخته مي شدند مثلاً آب انبارهاي كاروانسرا هاي خليج فارس همه بيرون از بنا قرار دارند . درحاليكه در مناطق مركزي عموما در داخل كاروانسراها براي رفع نيازمنديهاي مسافرين ، حتي نانوائي ، قصابي، آسياب ، نماز گاه و يك سري دكان جهت خريد فروش كالاهاي كارواني وجود داشت.
در بسياري از كاروانسراها بخصوص از دوره صفويه به بعد بخاري ديواري يا مكاني براي بر افروختن آتش تعبيه شده است محل بخاري هاي ديواري يا در اطاق ها ساخته مي شده يا در محل هاي سر پوشيده . بيرون اطاق ها و همچنين بخاري هاي مرتفعي در اصطبل ها براي گرم شدن حيوانات ايجاد مي شده است كه جاي آن اغلب در پشت ديوار اطاق هاي مسكوني مسافرين بوده است . در كاروانسراهاي نوع كوهستاني اهميت بخاري به حدي بوده كه محل وسيعي را براي قرار دادن آتش و بخاري انتخاب كردهاند .
مصالح ساختماني اصلي بناي كاروانسراها در ايران از سنگ و آجر بوده است ، در بعضي موارد سنگ ها كاملاً استادانه تراش داده مي شده و در برخي اوقات از قطعات كوچك سنگهاي نتراشيده استفاده مي كردند . در بعضي نقاط نيز از تلفيق سنگ و آجر پي بنا را مي ساخته اند . نماي خارجي و داخلي عموماً از آجر بوده است. در برخي از كاروانسرا ها از خشت و يا بلوك هاي خشتي استفاده مي شده است .
سقف اغلب كاروانسراهاي ايران نوك تيز و شيب دار است. بام ها اكثراً مسطح و باشيب كم ساخته شده اند و در قسمت هائي كه اطاق هاي بزرگ دارند سقف ها شكل قوسي دارند .
آب باران بوسيله ناودانها ئي كه در روي ديوار خارجي كاروانسرا ساخته ميشد به بيرون از كاروانسرا هدايت مي گرديد ولي دربعضياز كارونسراها نيز ناودانهايي كه در ديوارهاي حياط داخلي كار گذاشته شده مشاهده شده است . تمامي درها و پنجره ها و تو رفتگي ديوارهاي حياط و اطاقهاو ايوانها در زمان صفويه با سقف هلالي ساخته شده اند بسياري از كاروانسراها همانند بناهاي مذهبي همدوره خود داراي تزئينا ت معماري مانند : آجر كاري – كاشيكاري – گچ بري و سنگ كاري مي باشد . تزئينات عموماً در نماي خارجي كاروانسراها در قسمت دروازه ورودي ، طاقنما ها و ايوانها بكار مي رفته است . از كاروانسرا هايي كه داراي تزئينات جالب توجهي مي باشند . مي توان رباط شرف – رباط چاهه ، مهيار ، رباط پسنج و كاروانسراي گذر نام برد .
تنوع طرح و نقشه هاي كاروانسرا هاي ايران ايجاب مي نمايد كه اين كاروانسراها برگروه هاي مختلف تقسيم گردند و خصوصيات و ويژگي هاي هر گروه جداگانه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد .
آرتور ابهام پوپ معتقد است كه :
«احداث و ايجاد كاروانسراها در ايران پيروزي بزرگ معماري ايران است و در هيچ جاي دنيا كاربرد و ويژگي هاي خاص معماري آن را نمي توان ديد ».
گرچه حياط مركزي شكل غالب كاروانسراهاي ايران است، ولي در مورد اين نوع ابنيه نيز با توجه به اقليم هر منطقه از ايران ، گوناگونيهاي مختلف جهت تطبيق با شرايط اقليمي از لحاظ فرم و نوع مصالح ديده مي شود.
كاروانسرا در اقليمهاي مختلف ايران:
الف) كاروانسرا در سواحل جنوبي درياي خزر
صفحه _ 342_ 341 _340
ب) كاروانسرا در كرانه شمالي خليج فارس و درياي عمان
342_ 343
ج) كاروانسرا در نواحي كوهستاني و مرتفع
344_ 345_ 346
د)كاروانسرا در دشتهاي فلات
346 تا 350
كارونسرا ها با حياط مركزي از نظر معماري به انواع ذيل تقسيم بندي مي شوند:
1-كاروانسراهاي مدور
تعداد كمي از كاروانسراهاي ايران با نقشه مدور بنياد گرديده است . اين نوع كاروانسراها بسيار جالب توجه و از نظر معماري حائز اهميت فراوان است گرچه در حال حاضر فقط دو نمونه از آن شناخته شده ولي همين دو نمونه نشان دهنده سليقه – ذوق ، ابتكار و بالاخره هنر نمائي فوق العاده معماران آن است.
نمونه هاي ياد شده يكي رباط زين الدين در جاده يزد – كرمان و ديگري كاروانسراي زيده بين كاشان و نطنز است، تاريخ هر دو بنا به زمان صفويه مربوط مي شود .
2-كاروانسراهاي چند ضلعي حياط دار
اين گروه از كاروانسراها بشكل چند ضلعي (اغلب 8 ضلعي ) ومانند كاروانسراهاي مدور بسيار زيبا بنا شده اند و زمان ساخت آنها دوره اي است كه در معماري كاروانسراها پيشرفت قابل ملاحظه اي بوجود آمده است . از نظر تعداد كاروانسراهاي چند ضلعي نيز همانند كاروانسراهاي مدور اندك و فقط نمونه هاي كمي از آنها در سراسر ايران باقيمانده است .
زيباترين نمونه كاروانسراهاي اين گروه سه كاروانسراي آبادخان خوره –چهار آباد و ده بيد بين جاده اصفهان و شيراز است كه به فرم 8 ضلعي در دوره صفوي ساخته شده نشان دهنده شيوه معماري اصفهاني است .
بعلت شباهت فوق العاده كاروانسراهاي ياد شده ميتوان گفت كه معمار هر سه بنا شخص واحدي مي باشد ،به احتمال زياد ايجاد اين نوع كاروانسرا ها بيشتر جنبه نظامي و دفاعي داشته تا مذهبي و اقتصادي ، به اين دليل كه دفاع از يك بناي 8 ضلعي يا چند ضلعي بمراتب آسانتر از يك بناي مربع يا مستطيل شكل مي باشد .
كاروانسرا هاي چند ضلعي از داخل و خارج قرنيه ولي كاروانسراهاي مدور از خارج دايره اي شكل ولي در داخل چند ضلعي است .
3-كاروانسراي دو ايواني
همانند مدارس و مساجد و ساير بناهاي مذهبي ايران تعدادي از كاروانسراهاي ايران شكل دو ايواني به فرم مربع يا مستطيل ساخته شده اند. عموما ايوانهاي اين كاروانسراها يكي در مدخل ورودي ديگر رو بروي آن قرار دارد . از نمونه هاي باقيمانده از اين كاروانسراها مي توان از كاروانسراي چاه خوشاب و كاروانسراي دو كوهك نام برد .
4-كاروانسراها با تالار ستوندار
تعدادي از كاروانسراهاي ايران با تالار ستوندار بنا گرديده اند و از تالارها عموما بعنوان اصطبل استفاده شده است . نمونه اين نوع كاروانسراها عبارت است از كاروانسراهاي عسگرآباد بين جاده تهران – قم و كاروانسراي خاتون آباد در 25 كيلومتري تهران در جاده گرمسار .
5-كاروانسراهاي چهار ايواني
احداث بناي چهار ايواني با حياط باز مركزي سابقه طولاني در معماري ايران داشته و نمونه اين نقشه را مي توان در كاخ اشكاني آشور ملاحظه كرد. در ادوار اسلامي از پلان 4 ايواني براي بنياد بناهاي مذهبي و غير مذهبي مانند مدارس –مقابر – مساجد و كاروانسراها استفاده گرديد و تقريبا اين پلان نقشه ثابتي براي احداث اينگونه بناها شد . بخصوص از دوره سلجوقي به بعد كاروانسراهاي زيادي با پلان 4 ايواني احداث گرديد كه آثار آن در تمامي ايران پراكنده است .
گرچه گروه كاروانسراهاي 4 ايواني كه به شكل مربع يا مستطيل بنا گرديده از نظر پلان با هم شباهت دارند . ولي در جزئيات مانند شكل داخل و خارج ، دروازه ورودي ، بر جهاوترتيب قرار گرفتن اصطبل ها هر يك داراي ويژگي هايي متفاوت هستند.
6-كاروانسراها با پلان متفرقه
اين گروه ، كاروانسراهائي هستند كه نقشه و معماري آن با آنچه كه در گروههاي 1-5 اجمالا بررسي شد شباهتي ندارند . دلايل مختلف چون ، سليقه ذوق معمار ، نفوذ معماري خارجي ، شرائط وموقعيت جغرافيائي ، در احداث اينگوانه كاروانسراها نقش داشته است .
همانطور كه گفته شد تنوع در معماري كاروانسراهاي ايران اعجاز انگيز و بيسابقه بوده و نمي توان در اين مختصر از تمامي ويژگي هاي آن بحث كرد . و نيز خصوصيات گوناگوني در بسياري از كاروانسراها بچشم مي خورد كه در خور بررسي و تحقيق جامع است. براي مثال مي توان از كاروانسراهاي درون شهري يا كاروانسراهائي كه داراي دو در ورودي هستند و يا كاروانسراي حاشيه كوير و همچنين توقفگاه هاي بين راه كه هر يك از شيوه معماري خاصي برخوردار هستند نامبرد .
مثلا در مسير جاده ها تعداد زيادي توقفگاه وجود دارد كه براي توقف مسافرين ساخته شده است .توقفگاه هاي مزبور داراي عملكرد هاي مختلفي هستند كه براي نمونه مي توان پاسگاه هاي حفاظت راه ها محل توقف مامورين پست . چاپارها ، پناهگاه مسافرين به هنگام بلاياي طبيعي مانند سيل، بهمن ، برف، كولاك شديد و طوفان را ذكر كرد .
بسياري از اين توقف گاهها حتي ظرفيت پذيرش يك كاروان كوچك را هم ندارند و فقط براي بيتوته يكي دو مسافر يا اتراق چند ساعته يك گروه بسيار معدود مي توانند قابل استفاده باشند.
معماري اينگونه توقف گاهها يكسان نيست و بر حسب ضرورت و موردي كه پيش مي آيد به آن تغيير شكل داده مي شده است .
در نواحي كويري اينگونه توقفگاهها فقط شامل اصطبل براي حيوانات و آبشخوري براي آنها مي باشد و ظاهرا مسافرين در اين مناطق احتياج به سر پناه نداشته اند
به نقل از ساختمان ايران شماره 6_ آذر ماه
منابع:
دكتر وحيد قباديان ، بررسي اقليمي ابنيه سنتي ايران، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران 1385
( محمدکریم پیرنیا ـ کرامت ا... افسر «راه و رباط» انتشارات سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران ، تهران 1350)
( Tavernier ,J.B, Safar – 73 P . ، 1336 ، Nameh , Persian text Tehran )
( محمد یوسفی کیانی ، کاروانسراهای صفوی در راه خراسان ، فرهنگ معماری 1345 ، شماره 2 و 3 )
( محمد یوسف کیانی ، نظری اجمالی به شهرسازی و شهرنشینی در ایران ، تهران ، 1365 )
“ Grand Larousse Enccyclopedique ، 1970 vol 11 , Paris , Librairie Larousse
(لغت نامه دهخدا ، جلد 30)
تجاري_ اداري
مهندس محمد رضا محسنين
اين پروژه يكي ديگر از شاهكارهاي معمار انديشمند مهندس محمد رضا محسنين در بافت جديد شهر مشهد، بلوار سجاد_ خيابان گلريز مي باشد كه 2000 متر زير بنا دارد و 13 طبقه مي باشد. در اين پروژه
دو طبقه زير زمين ( پاركينگ )_ دو طبقه تجاري _ شش طبقه اداري و سه طبقه به سالن اجتماعات و سالن همايش و رستوران با فضاي بسته و رو باز اختصاص يافته است.
اطلاعات بيشتر از اين پروژه و مدارك آن در مجله ي ساختمان ايران _ شماره 7_ دي ماه 86 آمده است
جبران خليل جبران
هفت جا، نفس خويش را حقير ديدم
نخست ، وقتي ديدمش كه به پستي تن مي داد تا بلندي يابد
دوم ، آن گاه كه در برابر از پاافتادگان ، مي پريد
سوم ، آنگاه كه ميان آساني و دشوار مختار شد و آسان را برگزيد
چهارم ، آن كه گناهي مرتكب شد و با يادآوري اين كه ديگران نيز همچون او دست به گناه ميزنند ، خود را دلداري داد
پنجم ، آنگاه كه از ناچاري ، تحميل شده اي را پذيرفت و شكيبايي اش را ناشي از توانايي دانست
ششم ، آن گاه كه زشتي چهره اي را نكوهش كرد ، حال آن كه يكي از نقاب هاي خودش بود
هفتم ، آنگاه كه آواي ثنا سرداد و آن را فضيلت پنداشت
گفت و گو با خدا
روياهايم ديدم که با خدا گفتوگو میکنم
خدا پرسيد: پس تو میخواهی با من گفتوگو کنی؟
من در پاسخ گفتم: اگر وقت داريد؟
خدا خنديد و گفت: وقت من بينهايت است.
پرسيدم: عجيبترين چيز بشر چيست؟
خدا پاسخ داد: کودکیشان، اينکه آنها از کودکیشان خسته میشوند و عجله دارند که بزرگ شوند و بعد دوباره پس از مدتها آرزو میکنند باز کودک شوند ؛اين که آنها سلامتی خود را از دست میدهند تا پول بهدستآورند و بعد پولشان را از دست میدهند تا سلامتی از دست رفتهشان را باز جويند ؛اين که با اضطراب به آينده مینگرند و حال خويش را فراموش میکنند. بنابراين نه در حال زندگی میکنند و نه در آينده ؛اين که آنها به گونهای زندگی میکنند که گويی هرگز نمیميرند و به گونهای میميرند که گويی هرگز نزيستند ؛نگاهش کردم... مدتی سکوت کرديم...من دوباره پرسيدم: میخواهی کدام درسهای زندگی را فرزندان آدم بياموزند؟
گفت: بياموزند که نمیتواننند کسی را وادار کنند که عاشقشان باشد. همه کاری که آنها میتوانند بکنند اين است که اجازه دهند خودشان دوست داشته باشند ؛بياموزند که درست نيست خودشان را با ديگران مقايسه کنند ؛بياموزند که فقط چند ثانيه طول میکشد تا زخمهای عميقی در قلب آنها که دوستشان دارند ايجاد کنند اما سالها طول میکشد تا آن زخمها را التيام بخشند ؛بياموزند که ثروتمند کسی نيست که بيشترينها را دارد، بلکه کسی است که به کمترينها نياز دارد ؛بياموزند که آدمهايی هستند که آنها را دوست دارند و فقط نمیدانند چگونه احساساتشان را بيان کنند ؛بياموزند که دو نفر میتوانند به يک نقطه نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند ؛بياموزند که کافی نيست که ديگران را فقط ببخشند بلکه خود را نيز بايد ببخشند ؛
من با خضوع گفتم: از شما به خاطر اين گفتوگو سپاسگزارم. آيا چيز ديگری هست که دوست داريد به فرزندان آدم بگوييد؟
خداوند لبخند زد و گفت:فقط اينکه بدانند من اينجا هستم هميشه
نوشته شده در وبلاگه ذهن ازاد توسط محمد خدا بخش
معماري سبز
قبل از هر چيز که يک ساختمان سبز خاق شود مانند هر چيز ديگر به يک خالق احتياج دارد . اين موضوع يعنی ايجاد ساختمان سبز به سلامت فردی که در آن و در محيط اطراف آن زندگی مي کند کمک خواهد کرد و از او پشتيبانی خواهد کرد و از او پشتيبانی خواهد کرد و باعث رضايت مندی و سودمندی آنان خواهد شد.اين موضوع نيازمند کاربرد با دقت انرژيهای تصديق شده در معماری است:استفاده از طبيعت بادوام و منبع مواد با کفايت و تکيه بر خورشيد برای استفاده های گرمايي و نيروی برق و روشنايي روزانه و دوباره استفاده کردن از ضايعات و .......يک اتحاد و يکپارچه سازی ساختمانی ظريف اين استراژيها را توليد می کند. البته بايد نوجه داشت که تبديل فرهنگ بشر به يک پايه و تغيير ساختا ر اساسی روح و سرشت انسان بستگی دارد.ما بايد يکی شدن و به هم پيوستن و وابستگی به يکديگر را با يک چيزی خيلی وسيع تر از خودمان را دوباره کشف کنيم. جهان طبيعت قلم مويي است روحانی که نسبت به همه چيز برتری مي يابد.اول شخص و بعد جامعه اين عقيده بولوزوف است. او عقيده دارد ما بايد هر دو گروه را مجبور سازيم که موافق حقايق زندگی در جهان باشند.درغرب به اين مسئله اعتقاد دارند که مزيت در طرح محيطی و طراحی آن در صورتی پيشرفت مي کند و موفق خواهد بود که حقيقا مجمع و گروه طراحی آن فقط گروهی از طراحان باشند. آرك اولين شرکتی است که دست به اين کار زده است. اين شرکت تشکيل شده است ازمعماران، سازندگان و مهندسين و سرانجام عده ای از طراحان بايد پاسخگو در تمامی پروژههای اين شرکت باشند.اين شرکت در جريان طراحی های خود از روش مشارکتی استفاده می کند يعنی تمامی اعضا در نظر دادن آزاد هستند اما تصميم نهايي را طراحان خواهند گرفت. اين روش يک روش قدرتمند در ساختمان سازی ها به شمار مي رود.بسياری از ساختمانها که در اين شرکت در بين طراحان به توافق مي رسد توافق آنها به خاطر مطلوبيت آن اثر است.در يک کار جالب ديگر در اين شرکت دعوت از تمامی افراد صاحب نظر است برای عملی کردن و اجرايي شدن تمامی نتيجه های بدست آمده.جوانب مهمی که متفاوت با طراحی های قردادی مشخص شده است عبارتند از:1ـطراحی بايد تقريبا در برگيرنده 40% از نيازها باشد نه اينکه 25% از نيازها را به صورت قراردادی بر طرف کند.2ـ روند طراحی جرينی است آشفته و پر دست انداز. بنابر اين احتياج به زمان طولانی دارد. طراحی به تفکر گروهای صادق و آزمايش کردن احتياج دارد.3ـ ايجاد ساختمان نياز مند يکپارچه سازی و اتحاد است. همان اتحادها و يکپارچه سازيهاست که منجر به تغيير ساختارهای روحی انسان خواهد شد.اغلب از ساختمان سبز تعبير به ساختمانی مي شود که اثرات منفی آن بر روی محيط اطرافش کم باشد. هدف از ايجاد ساختمانهای سبز بر اساس اصول ذکر شده بالا بهبود يافتن آب و هوا و جلوگيری از اثرات منفی ساخت و ساز بر محيط زيست است.
صرفه جويي و بهينه سازی مصرف انرژی و کاربرد انرژيهای پايدار در حال حاضر هيچگونه نقشی در فرهنگ ساحتمانی کشور ندارد. علاوه بر آن در ساخت و سازهای مسکونی بخش خصوصی و خصوصا مسکن طبقات مرفه ارقام نسبتا مهمی به زيان ساير موارد ضروری هزينه در ساختمان صرف تزيينات افراطی و بی اصالتی می شود که عمدتا بنام ابزار سازی مشهور است .انگيزه صرف اين مبالغ نامتعادل در زيور آرايي احرازجلال و شکوه و ....و نهايتا رونق و موفقيت تجاری خصوصا در حرفه بساز و بفروشی است.اين مسئله متاسفانه به يک مد در جامعه تبديل شده است که اين نگران کننده است .اما چاره مشکل:انکشاف رويکردهای نوين زيبايي شناختی برای ايجاد دگرگونی و تحول در اذهان عمومی و جايگزينی الگوهای زيستی مبتنی بر تعادل صرفه جويي و بهينه سازی مصرف و احترام به محيط طبيعی و اجتماعی زيست به جای الگوهای منحط رايج کنونی امری ضروری است. لازمه اين امر آن است که معماران بکوشند به جای دنباله روی در سليقه عاميانه و بازاری پسند ذوق و سليقه عمومی را در جهات سازنده و مفيد اجتماعی هدايت کنند. معماران می توانند به مردم بباورانند که طرحهای اقليمی و زيست محيطی کمتر از تزيينات رايج کنونی زيبا نيست.از طريق معماری می توان جامعه را از مطلوبيت و ارزش فراوان اقتصادی وزيست محيطی انرژيهايي که به نامهای بي زيان و آرام و ... مشهور شده مطلع کرد. انرژيهايي که از ديدگاه هنرمندان و معماران می تواند به جای هر چيز ديگر زيبا ناميد.آينده جهان در زيبايي های زيبا نهفته است. بياييد زيبايي نهفته در انرژيهای پاک و حياتبخش را کشف کنيم.
ارزشهای ممعاری سنتی و سنت ارزشهای زيست محيطیمعمار ی سنتی ايران واجد ارزشهای بسيار فراوان در شيوه های گوناگون استفاده بهينه از انرژی و بهره برداری اکولوژيک از انواعانرژيها و خصوصا کاربرد انرژيهای پايدار و بی زبان است.گرچه استفاده از باد و به عبارت صحيح تر بهره برداری از حرکت هوا و ايجاد نسيم عمده ترين و رايج ترين نوع کاربرد انرژيهای بی زيان در معماری سنتی ايران است. با اين حال همه عناصر اربعه فلسفی و آيينی (آب هوا خورشيد و خاک)دارای کاربرد عالی زيست محيطی در مدنيت و معماری ايران قديم بوده است .نوع مصالح و فنون ساختمانی رايج در گذشته خصوصا آنچه که در رابطه با پايداری بنا به کار می رفته و عناصر باربر اصلی ساختمان را تشکيل می داده يعنی ديواره ها و سقف ها يا به عبارت کلی تر عناصر افقی و عمودی به علت دارا بودن حجم و وزن زياد به طور خود به خودی و طبيعی در مقايسه با مصالح و مواد سبک وزن و کم حجم کنونی دارای ظرفيت بالاي نگه داری و ذخيره انرژی و استعداد متعادل سازی حرارت در فضاهای مصنوع بوده است. در عين حال اين ويژگی به هيچ روی به معنای آن نيست که زيبايي آسايش پايداری عالی و کيفيات ارجمند زيست محيطی و ابتکارات مربوط به استفاده بهينه از انرژی در معماری ايرانی امری خود به خودی و پيش پا افتاده و بی نياز از هوش قدرت خلاقه و عللم و دانش تلقی شود. بر خلاف بررسی دقيق ويژگيهای معماری ايرانی حاکی از برخوردداری از دانش وآگاهی بسيار ذکا و هوشمندی و دقت در جزييات معماری بذل توجه بسيار به امر ايجاد فضای راحت و آسايش داخلی زيبايي استحکام و عدم تخريب محيط و حفظ کيفيت زيست است
کتاب تاملات در هنر و معماری نوشته مهندس حميد نوحی
دانستنيهاي جالب
آيا ميدانستي که زرافه تار صوتي ندارد و لال است و نميتواند هيچ صدايي از خود در آورد
آيا ميدانستي که گربه و سگ هر كدام پنج گروه خوني دارند و انسان چهار گروه
آيا ميدانستي که موشهاي صحرايي چنان سريع تكثير پيدا ميكنند ،كه در عرض هجده ماه دو موش صحرايي قادرند يك ميليون فرزند داشته باشند
آيا ميدانستي که جنين بعد از هفته هفدهم خواب هم ميتواند ببيند
آيا ميدانستي که روباهها همه چيز را خاكستري ميبيند
آيا ميدانستي که اسبها در مقابل گاز اشك آور مصون اند
آيا ميدانستي که زرافه ايستاده وضع حمل ميكند و نوزادش از فاصله 180 سانتي متري به زمين ميافند
آيا ميدانستي که 1300 كره زمين در سياره مشتري جاي مي گيرد
آيا ميدانستي رود دجله به خليج فارس ميريزد
آيا ميدانستي که 85% گياهان در اقيانوسها رشد ميكنند
آيا ميدانستي که اولين تمبر جهان در سال 1840 در انگلستان به چاپ رسید
آيا ميدانستي که سريعترين پرنده شاهين است و ميتواند با سرعت 200 كيلومتر در ساعت پرواز کند
آيا ميدانستي که اولين اتوموبيل را مظفرالدين شاه قاجار وارد ايران كرد
آيا ميدانستي که قدرت بينايي جغد 82 برابر قدرت ديد انسان است
آيا ميدانستي که در شيلي منطقه ي صحرايي وجود دارد كه هزاران سال است در آن باران نباريده است
آيا ميدانستي هر 50 ثانيه يک نفر در دنيا به بيماري ايدز مبتلا ميشود
آيا ميدانستي که وزن اسكلت انسان بالغ سيزده تا پانزده كيلوگرم است
آيا ميدانستي که خرس قطبي هنگامي كه روي دو پا ميايستد حدود سه متر است
آيا ميدانستي زرافه ميتواند با زبانش گوشهايش را تميز کند
آيا ميدانستي خرگوش و طوطي تنها حيواناتي هستند كه ميتوانند بدون برگشتن اشياء پشت سر خود را ببينند
آيا ميدانستي که اگر همه يخهاي قطب جنوب آب شود بر سطح آب اقيانوسها هفتاد متر اضافه مي شود و در اين صورت يک چهارم خشکيهاي کره زمين زير آب ميرود
آيا ميدانستي که كبد يا جگر تنها عضو داخلي بدن است كه اگر با عمل جراحي قسمتي از آن برداشته شود دوباره رشد ميكند
آيا ميدانستي که ميزان انرژي كه خورشيد در يك ثانيه توليد ميكند ، براي توليد برق مورد نياز تمام كشورهاي جهان به مدت يك ميليون سال كافي است
آيا ميدانستي هر عنكبوت تار ويژه خود را دارد و هيچگاه تارهاي آنها به هم شبيه نيست
آيا ميدانستي که اگر در يك سال هيچ يك از نسلهاي يك جفت مگس نر و ماده از بين نروند ، حجم مگسهاي متولد شده با حجم كره زمين برابر ميشود
آيا ميدانستي که رودي در كامبوج شش ماه سال ازشمال به جنوب و شش ماه ديگر سال از جنوب به شمال جريان دارد
آيا ميدانستي که طول قد هر انسان سالم برابر هشت وجب دست خود اوست
آيا ميدانستي که سريع ترين عضله بدن انسان زبان است
آيا ميدانستي که شبكه چشم 135 ميليون سلول احساس دارد كه مسووليت گرفتن تصاوير و تشخيص رنگها را بر عهده دارد
آيا ميدانستي که بدن انسان پنجاه هزار كيلومتر رشته عصبي دارد
آيا ميدانستي که در برج ايفل دو ميليون و نيم پيچ به كار رفته است
آيا ميدانستي طول رگهاي بدن انسان پانصد و شصت هزار كيلومتر است
آيا ميدانستي که هشت پا با وجود داشتن بدني بزرگ ميتواند از سوراخي به قطر پنج سانتيمترعبور كند
آيا ميدانستي که تنها موجودي كه ميتواند به پشت بخوابد انسان است
مجنون
روزي شخصي در حال نماز خواندن در راهي بود و مجنون بدون اين که متوجه شود از بين او سجاده اش عبور کرد مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هي چرا بين من و خدايم فاصله انداختي مجنون به خود آمد و گفت من که عاشق ليلي هستم تورا نديدم تو که عاشق خداي ليلي هستي چگونه مرا ديدي
Subscribe to:
Posts (Atom)